محل تبلیغات شما

آنچه که می نویسم نه سرزنش است و نه تایید، تنها یک واقعیت است !

شخصی با حال و روز پریشان را می شناسم که پیش از این دو بار اقدام به خودکشی کرده است اما هر بار او را به بیمارستان رسانده ­اند و گویا جرأت رها کردن دنیا را هم نداشته است. از دوستانش مبالغی را به صورت قرض قبلا گرفته است و عملا چند میلیون بدهکار است. چند روز قبل به مشهد می­ رود و زیارت می کند و سپس پیامکی می­ فرستد و از دوستانش که قبلا به او پول قرض داده­ اند حلالیت می طلبد. (گویا که قصد خودکشی دارد.)

تا اینجا فرض مسئله بود؛ اگر ما جای دوستانی بودیم که پول طلبکار بودند و پیامک خودکشی را دریافت می کردیم، به اولین چیزی که می اندیشیدیم چه بود؟

پول خودمان یا جان او.

من پاسخ را دیدم ،پاسخ واقعی پول خودمان است نه جان او. من هرگز نمی توانم کسانی که به پول خود بیشتر از جان شخص دیگری اهمیت می ­دهند خرده بگیرم چون احتمالا من هم در جایگاه آنان این اندیشه به سراغم می ­آید.

من کسانی را که قبلا انسانیت خود را با حمایت و قرض پول او نشان داده بودند دیدم. انسان­های شریفی هستند.

اما این جمله به ذهن من متبادر شد:

"اگر بدانید مردم هزاران بار بیشتر به یک سر درد معمولی خود اهمیت می دهند تا به مرگ من و شما ، دیگر نگران نخواهید شد که درباره ی شما چه فکری می کنند [1]! "


[1] دیل کارنگی

آذر 96

آدم های شبیه به خودمان

پول ما یا مرگ دیگری؟

رهایی به عنوان ارزش

پول ,خودکشی ,قرض ,بار ,جان ,قبلا ,جان او ,که قبلا ,از دوستانش ,اهمیت می ,است و

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سلامت روان در حوادث و بلایا جهان سرنوشت را باید از سر نوشت...